یکی از این کیسها کیس بروکس هستش همینطور که میدانید اگر در دوران ازدواج یک طرفین همسرها میتوانند اموال جداگانه داشته باشند همراه بر اموال مشترکی که دارند اموال جداگانه آنها که به طب باید مال خودشان باشد،همیشه من مثال دارا و آذر را میدهم،دارا و آذر باهم ازدواج کردند آذر یک حساب بانکی دارد که پدرش بهش هدیه داده و در آنجا یک پولی آذوخته دارد و لاکن دارا میآید و خودش مقروض میشود و میرود یک بیزینس میزند با این که در دوران ازدواج بوده ولی قرض شخصی به بار میآورد تو بیزینس،آیا سوال اینجاست که آذر با آن اموال و یا آن پولی که در حساب جداگانه خودش دارد و در قبال طلبکارهای دارا مسئول هست یا نه،یک سوالی هست که اکثرا پیش میآید. حالا این کیس جدیدی که در آمد در سال 2017 نمایانگر این شد که اگر دارا بخاطر اون لازمه زندگی خودش در دوران ازدواج و یا لازمهی زندگی مشترکشان رفته و مقروض شده آذر با دارایی جداگانه خودش هم مسئول پرداخت این قرضها خواهد بود، و در نتیجه دیگر نمیتواند بگه این پول من هست و دارا رفته اقدام کرده قرض گرفته بیزینس رو از بین برده و الان طلبکارها دارند میآیند به اموال جداگانه من دست نزنید، پس مسئول هست باید خرج کند،مسئول هست به شرطی که اگر دارا رفته و بخاطر لازمه زندگی هر دوتاشون و یا لازمه زندگی به شخصه خودش این قرض را بالا آورده باشد.احتمالا خونهای خریده باشند باهم دارند زندگی میکنند. خونه خریده باشند و یا دارا رفته یک بیزینس زده فرض بر این بذاریم که رفته یک تجارت خونه ای خریده و به جای اینکه پول بده رفته قرضی از بانک گرفته که آن تجارت خونه را بخرد و بعد آن تجارت اونطوری که پیش بینی میکرده،موفق نشده و الان بانک دوباره میآید و از اینها طلب میکند و سوال اینجاس که آذر آن اموال شخصی خودش که پولی از پدرش بهش هدیه داده شده بوده و اینو گذاشته بوده در حساب جداگانه خودش هیچوقت هم با اموال مشترک خودش قاطی نکرده بوده مسئول هست یا نه که اگر بخاطر نفع زندگی مشترک بوده،بله.آذر هم مسئول خواهد بود.
این یک کیس که الان یکسری درهای جدید را باز میکند در رابطه با اینکه چگونه همسرها در قبال قرض دیگری و یا قرض خودشون با در نظر گرفتن اموال جداگانه و یا مشترک مسئول واقع باشن یا نشن.
کیس دیگه ای که خیلی توجه منو جلب کرد،کیس حقوق بازنشستگی بود ببینید اگر همسرها در دوران ازدواج یک ریتارمنت اکانت یا حساب بازنشستگی باز میکنند اگر در دوران ازدواج اینها از هم جدا بشن آن مقدار پولی که در دوران ازدواج به این حساب بازنشستگی ریخته شده یا واریز شده این بر مبنای یک سیستمی که ما بهش میگیم کوادرو بین دوتا همسر در هنگام طلاق باید تقسیم بشه.
حالا این کوادرو رو یکسری وکلا هستند که کارشون فقط کوادرو هست که فقط میشینن اینهارو حساب میکنند میگن مثلا از سال 1990 دارا و آذر باهم ازدواج کردند در سال 2000 از همدیگه دارن جدا میشن 10 سال باهمدیگه زندگی کردند از سال 1990 تا 2000 مقدار پولی که در حقوق بازنشستگی دارا ریخته شده اینقدر هست و در نتیجه ما میخواهیم وقتی کوادرو را انجام بدیم در سال 2000 نصفش و یا این مقدار یعنی نصف کامل هم نیست یک حساب مشخصه خودش را دارد یعنی یک چیز اختصاصی هست اینقدر به آذر تعلق میگیرد حالا اگر آذر این جاجمنت را در سال 2000 گرفت از ریتارمنت اکانت دارا اینقدر باید بگیرد و یا حساب بشود آذر میآید دوسال،سه سال میگذرد بعد میرود آن کار را انجام میدهد که حساب بکنند ببینند که چقد دقیقا بهش برسه حالا مسأله اینجاست همینطور که میبینید بازنشستگیها اینها یک نوع اکانتهایی هستند که با شاخص های تجاری بالا و پایین میشوند خیلی از اکانتها مقدارشان میآید پایین و یا میرود بالا چون اینها با همین اقتصاد مملکت هم مقدارشون بالا پایین میشود حالا سوال اینجاست که بعد از دوسال یا سه سالی که کوادرا انجام میگیرد درصدی را که آذر میگیرد بر مبنای سال 2000 هست و یا بر مبنای اضافهای که اومده روش طبق این کیس جینس دادگاه بر این رای داد که دادگاه فرجام هم این را تایید کرد که از سالی که 2002 و یا 2003 بوده باید آذر آن مقدار را بگیرد یعنی سودی را که این پنشن پلن میخواهد بدهد از آن تاریخ ترال حساب نمیکنیم بلکه تاریخی که کوادرو انجام میشود حساب میکنیم البته این را دوستان در مد نظر بگیرند که من همیشه طبق قانون ترجیح میدهم که تمام داراییهای افراد مثل دارایی غیر معمول و یا خونه و املاک اینها هر چه نزدیکتر به ترال مورد ارزیابی قرار بگیرند چرا بخاطر اینکه ما هرچقدر نزدیک به ترال باشیم آن قیمت واقعی خانه را در نظر میگیریم، چیزایی هست که اینها بالا میرود اینها ممکنه پایین بیاید ولی چند بار در دنیا اتفاق افتاده بجز 2008 و 1993 ما ندیدیم خانه ها پایین بیاید همیشه بالا میروند.در نتیجه من ترجیح میدهم که در ان دوران و یا زمانی که نزدیک به ترال هستش ما یک ارزیابی کامل داشته باشیم از ارزش خانه و یا مثلا غیر معقول و یا داراییهای دیگه که بتونیم آن ارزش واقعی خودش را بیاوریم و تقسیم کنیم بین همسرها قرار بدهیم.
یک کیس جالب دیگهای که از دادگاه اومده بیرون کیس هاینتلی هستش در این کیس از قرار معلوم یکی از همسرها بر علیه دیگری دیفالت جادمنت میگیرد یعنی چی دیفالت جادمنت من این رو قبلا هم توضیح داده بودم، یکی از همسرها دارا میرود و تقاضای طلاق میکند و میآید آذر را شخصا از طرف شخص ثالث میآید تقاضای طلاقش را به آذر میدهد آذر از آن لحظه 30 روز وقت دارد که جواب این طلاق را بدهد آذر پشت گوش میندازد میگه مهم نیست هرکاری میخواهد بکند لج میکنه،بعد از اینکه 30 روز میگذرد دارا میرود از دادگاه دیفالت آذر را میگیرد میگن ایشان را من سرو کردم 30 روز وقت داشتن جواب بدهند چون جواب ندادند ایشان دیفالت کردند که دیگر از آن چیز دادگاه و یا از صلاحیت دادگاه بیرون باشند و پس من از این به بعد هر چی میگم باید همون بشود،یه مثال هست تو ایران میگن هر کی تنها برود پیش قاضی راضی برمیگردد.حالا اینجا دارا میآید در آن دیفالت جاجمنت خودش هر چی داره ارایه میدهد به دادگاه و آذر هم هنوز هم دارد پشت گوش میندازد و یک جاجمنت و یک رای نهایی دادگاه رو میگیرد و صددرصد به ضرر آذر هست دارا نمیآید که همینطوری بدهد به آذر و همینطور که در دادگاه حضور نیافته اتفاقی که میفته سالها میگذرد که بیشتر از یک سال بگذرد.
یک کیس جالب دیگهای که آمده بود بیرون کیس مسأله خشونتهای خانوادگی در خشونت های خانوادگی خانم آزیتا معمولا میگن این منو زده یا پنهان کرده و معمولا من این اواخر در تمام رستورل وولدرهایی که من رفتم و در ترالشون شرکت کردم و طرف مقابلم یک رستورل وولدر فعال میکند ما بهش میگیم ریترینتلی یعنی دیگر آمده ریترنتلی کرده و حالا دیگه تو داری رستورل وولدر بر علیه من بگیری منم میخواهم بر علیه تو بگیرم و اکثر این مواقع اینه که میگه ایشون هم منو هل داد و ایشون هم منو فلان کرد و اکثر دادگاه ها وقتی که دو نفر بر علیه همدیگر رستورل وولدر تقاضا میکنند و هر دو نفر رستورل وولدر را میدهند فقط مدت زمان دائمیش میتواند فرق داشته باشد اگر دادگاه یک طرف را به دیگری بیشتر اعتبار بدهد ممکنه که به یکیشون سه ساله رستورل وولدر بده و به آن یکیشون یک ساله بده ما اونجوری میفهمیم که دادگاه به کدام یکی کمتر اهمیت داده و یا ایمان آورده و به هر دو طرف رستورل وولدر را میدهند. حالا کیس جدیدی که درآمده نمایانگر این هستش که اگر در موقعی که خشونت داره انجام میشود یکطرف دیگری رو بخاطر دفاع مشروع هل داده و یا به قول معروف مجبور شده آن هم به دیگری دست بلند بکند، آن را جزء دفاع مشروع میذاریم و آن جزء خشونت خانوادگی نیست، پس اگر یکی بیاد بگه که در موقعی که آذر کفشش را برداشته بود میزد تو سر من، من هلش دادم که تا اون ضرباتی که به سر من وارد میکرد نکند.در واقع از خودش میخواست دفاع بکند در قبل این وجود نداشت و با این کیس جدیدی که منیجاپ جی هستش جی کپتال این مسأله مورد بررسی قرار گرفته و آن دفاع مشروع مورد قبول دادگاهها قرار گرفته.
کیس برمن هستش و این کیس فکر کنم شامل خیلیها میشود، تو کیس برمن مسأله نفقه و یا ساپورت هستش اتفاقی که میفته ببینید من در برنامههای قبلی هم گفته بودم ما ازدواجها را به دو دسته تقسیم میکنیم، بلند مدت و کوتاه مدت ازدواجهای کوتاه مدت زیر ده سال و ازدواج طویل مدت بالای ده سال هست،ده سال و یک روز ازدواج طویل مدت،نه سال و بیست و نه روز ازدواج کوتاه مدت.افکت و یا تأثیر این در تقسیم نوع ازدواجها چی هستش بر نفقه خیلی مهمه.اگر ازدواجهاش کوتاه مدت باشد در هنگام جدا شدن و یا طلاق همسری که درآمد بیشتری دارد بر آن یکی همسرش باید به مدت نصف آن مدتی که باهم ازدواج کردند نفقه پرداخت کند یعنی اگر دارا و آذر هشت سال باهمدیگه زن و شوهر بودند طلاق گرفتند این میاد و آذر از دارا درآمدش بیشتر باشد و یا برعکس یکی به دیگری فقط به مدت چهار سال باید نفقه پرداخت کند بعد از چهار سال باید خودت باشی و خودت بری زندگی خودتان را اداره کنید و درآمد خودتو داشته باشید. اگر از ده سال بیشتر باشد نفقه میتواند مادامالعمر باشد دوستان این را در نظر بگیرید خیلی از دوستان زنگ میزنند و میگن شنیدیم که نفقه مادامالعمر هست،نه.قانون اینجوری هستش که طرفین بمیرند و یا اونی که نفقه میگیرد اگر ازدواج بکند نفقه طویل مدت و در ازدواجهای طویل مدت قطع میشود ولی خود نفقه هم مادامالعمر نیست.صلاحیت دادگاه مادامالعمر هست یعنی اینکه دادگاه همیشه میتواند در مورد نفقه این دو نفر اگر ازدواج طویل مدت باشد رأی صادر کند این دلیل بر این نمیشه که آذر تا آخر عمرش از دارا نفقه بگیرد چون که دارا یا آذر اونی که نفقه میگیرد باید سلف ساپورتینگ باشد در مقطع زمانی چهار سال پنج سال شش سال یا ده سال آن نفقه را بگیرد و بعد از آن خودش را ساپورت بکند و از لحاظ مالی اداره بکند در نتیجه و یا اگر تغییری در وضع مالی شخص بوجود بیاد چه دارا درآمدش کم بشه و یا آذر درآمدش برود بالا و یا برعکس اونی که داره نفقه میگیرد دلیل بر این نشه که همیشه من دارا رو مثال میزنم و یا شوهر به همسر دیگرش باید نفقه بدهد خیلی از مواقع شده که خانمها نفقه دادند به شوهراشون در نتیجه این صلاحیت دادگاه هست که فقط ادامه پیدا میکند حالا گیرم بر این که شخص سلف ساپورتینگ نشد و آذر که نفقه میگیرد از دارا،دارا آمد و بازنشسته شد.سن شصت و پنج سالگی رسید و بازنشسته شد درآمدش از ده هزار دلار در ماه به هشت صد دلار و یا به هزار و دویست دلار افتاد.
این یعنی شرایط دارا عوض شد و در نتیجه این میتواند برود دادگاه و بگه من آن موقع داشتم ده هزار دلار حقوق میگرفتم و چهار هزار دلار به آذر داشتم نفقه میدادم و الان دیگر درآمدم شده هشت صد دلار و الان باید دیگر نفقه ندم و یا اگر میخواهم بدم آذر نفقه بده به من حالا مسأله برمن تو این کیس خیلی جالب بود شوهری که داشته به همسرش نفقه میداده بیزینس من بوده به سن شصت و پنج سالگی میرسد و خودش را بازنشسته میکند میگه من دیگه باز نشسته شدم و لاکن اون بیزینسی که داشته و یا اون تجارت خونهای که داشته به نام همسر جدیدش میکند میگه که من این بیزینس رو به نام یکی دیگه کردم دادگاه نگاه میکند میبیند که چون ترنسفر این بیزینسمن جدید بدون رد و بدل شدن هیچگونه پولی رد و بدل شده یعنی خریداری نشده مفت و مجانی یک بیزینسی رو که در سال دویست و بیست هزار دلار هم درآمد داشته به نفر ثالث داده و بعد ادعای بازنشستگی کرده دادگاه میگه نه ما آن درآمد بیزینس رو هنوزم به شما اینپیوت میکنیم یعنی فرض رو بر اون میذاریم که هنوزم آن درآمد رو دارید ما کاری نداریم که اون درآمد رو ندارین هنوز آن درآمد از این به بعد به دستت نمیرسد فرض را بر اون میذاریم که هنوزم آن درآمد جزء درآمد شماست و باید به نفقه و یا مسئولیت پرداخت نفقه به آذر را ادامه بدین. ینی اون بیزینسی که به اسم همسر دومم که باشه باز باد اون نفقه پرداخت بشود.نفقه پرداخت شود حتی این را یک پله هم ببریم بالاتر و اگر شخص بیاد بیزینس رو مجانی بده به یک شخص ثالث احمدآقایی که از خیابون میگذشته و بعد بگه من بازنشسته شدم پس در نتیجه من بیزینسی رو هم ندارم و همه چیرو دادم رفته ما باز باید نگاه بکنیم ببینیم آن بیزینس را فروختی یا اینکه آن بیزینس از بین رفته یا اینکه مجانی داده که فقط بتونه همسر قبلیت کلاه بذاری و نفقه رو بهش ندی و به ادعای اینکه بازنشسته شدی از زیر نفقه در بری یا نه و این یک در خیلی بزرگی را که یک عده ای به قول خودشان که می خواهند زرنگی بکنند باز میکنه
Farbod Majd Esq.
Divorce Attorney w/ offices in Beverly Hills/Los Angeles
Services in English, Turkish, and Farsi/Persian (Iranian/American Lawyer)
8383 Wilshire Blvd Suite 646, Beverly Hills, CA 90211
310.956.4600 | Fax: 310.878.8989 | [email protected]